یادی از جناب آقای علیرضا بهرام پور

دکتر محمد صوفی نیا  باز نشسته درمانگاه مخابرات دکتر حمیدیه ودریافت کننده لوح تقدیر در قسمت مدیریت درمانگاه دکتر حمیدیه از مدیر عامل شرکت مخابرات بنام آقای علیرضا بهرام پورمدیر کل مخابرات ایران :بود


آقای علیرضا بهرام پورمدیر کل مخابرات ایران

یادی از اساتید گرانقدرم

-  ترانه ای ایران ای مرز پر گهر سازنده آن آقای دکتر گل گلاب و استادگیاه شناسی  دانشگاه تهران


پروفسور جراح یحیی عدل


.خاطرات پدرم از گلستان سعدی :

.خاطرات پدرم از گلستان سعدی :

هرگه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت بدرگاه جل وعلا بردارد ایزد تعالی در او نظر نکند بازش اعراض کند بازش به تضرع وزاری بخواند ایزد تعالی فرماید یا ملا یکتی قد استحیت من عبدی و لیس له غیری  دعوتش را اجابت کردم وامیدش بر آوردم که از بسیاری دعا وزاری بنده همی شرم دارم .1

یک داستان از گلستان سعدی که پدرم همیشه برای ما میخواند :

درویشی پا برهنه با کاروان حجاز از کوفه بدر آمد و همراه ما شد ومعلومی نداشت خرامان همی رفت و میگفت : نه به اشتر بر سوارم نه چو اشتر زیر بارم نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم نفسی میکشم آسوده و عمری گذرانم . اشتر سواری گفتش ای درویش کجا میروی برگرد که به سختی بمیری . نشنید وسر در بیابان نهاد وبرفت . چون به نخله محمود در رسیدیم اشتر سواررا اجل فرا رسید . درویش بربالینش آمد و گفت : ما به سختی به  نمردیم وتو بر بختی بمردی ؟

یک ترانه که پدرم میخواند :

گچن گجه منه همبزم بیرسیمین بریدی 

مه جمالونن طلعتی منوریدی

بیر الده طره طرا بیر الده ساغریدی

برگ درختان سبز درنظر هوشیار     هرورقش دفتریست معرفت کردگار

یک خاطره خوب دیگر من هم ازاساتید زبان فرانسه دانشگاه تهران :

یک خاطره خوب دیگر من هم ازاساتید زبان فرانسه دانشگاه تهران :

 Professeur Flandre -  Professeur Madame Jolen   و پروفسور فاطمی  استاد های زبان فرانسه در دانشکده پزشکی تهران بودند که به من نمره 20 داده بودند

فرانسه ترانه به زبان فرانسه و سفارش پدرم در محاسبات بزبان فرانسه  :

در دانشکده پزشکی تهران در زبان فرانسه نمره 20 گرفته بودم بدون اینکه به کلاس زبان دانشکده برم وقتی نمرات را به تابلوی اعلانات زدند و کسی نمره 20 نگرفته بود ( چون زبان فرانسه خیلی سخته ) حتی یکی از همکلاس های ما که 4 سال در فرانسه بوده نمره زبان 14 گرفته بود . استادان :  پروفسور خانم پروفسور فلاندرهProfesseur Flandre + خانم پروقسور مادام ژولن Professeur Madame Julien+ وآقای پروفسور فاطمی  منو ندیده بودند چون کلاس زبان حاضر نمیشدم آنها تعجب کردند و مرا نمیشناختند برای شناختن من مرا احضار کردند. واز من سوالات و قواعد فرانسه پرسیدند صحیح جواب دادم . این سه پروفسور زبان فرانسه  خوشحال شدند وبه همدیگر نگاه کردن وگفتند درسته وتمام سوالات را جواب صحیح داد .و من به آنها گفتم : من یک ترانه فرانسه هم بلدم بخوانم این ترانه را که از پدرم یاد گرفته ام برای آنها خوندم در حالیکه دست هایم را طوری گرفته بودم که مثلا ویولون هم میزنم . خیلی خندیدند .

Le printemps en Bretagne est plus doux  que  environs  de  paris Les  cinq  oiseau  qui  L annoncent  L Hirondelles  qui  Heberge  dans  Lesgolfes de La peninsule  American

سفارش پدرم به زبان فرانسه در معاملات :  زمانیکه چهارتا مغازه را در سبزه میدان زنجان اجاره میدادم و هنوز کلاس ششم ابتدائی بودم :پدرم این مطلب فرانسه را بمن آموخت : 

صورتحساب خود را چک کنید و مبلغ را کنترل کنید که هیچ ادعایی بعدا" پذیرفته نخواهد شد

controlez votr decompte et verifiez la somme to de suit aucun reclamation

ulterieur ne sera pa admis